27 دی 1399
داستان خاطرهانگیز شادی محمودیان و بنمانو
داستانی از دوست عزیز شادی محمودیان ماجرای کاملا واقعی من و بنمانو اولین باری که بنمانو رو دیدم… صبح بود و هنوز خوابآلود و خسته بودم، اتوبوس شلوغ بود و خیابان ولیعصر مثل همیشه با ترافیک سن...